Wednesday, August 15, 2007

بازتاب حضور بهرام رادان در شب شیشه ای از دیدگاه رسانه ها



حضور بهرام رادان در برنامه شب شیشه ای بازتاب زیادی در رسانه ها به همراه داشت. روزنامه شرق در مطلبی تحت عنوان تب شنبه شب به نکاتی اشاره کرد که در ذیل می خوانید
خسرو نقيبي؛ «شب شيشه اي» جاي خودش را به عنوان يک برنامه «گفت وگوي صريح» باز کرده است؛ برنامه اي که در اين مدت با اتکا به ستاره هايي که دعوت مي کند مخاطبان فراواني هم پيدا کرده و کمتر کسي است که کنجکاو و مهمان شبانه برنامه رضا رشيدپور نباشد. با اين حال به اعتقاد عده اي، مجري برنامه همچنان چهره محبوبي نيست. خيلي از مخاطبان تلويزيون زماني که رشيدپور به ستاره محبوب شان هجوم مي برد يا او را در شرايطي قرار مي دهد که ستاره راضي به پاسخ گفتن نيست و به دليل ذات برنامه- پخش زنده- پاسخ مي گويد، او را شماتت مي کنند يا در شکل معمولي تر جانب ستاره مهمان را مي گيرند. برنامه شنبه شب «شب شيشه اي» که «بهرام رادان» را به عنوان مهمان در خود داشت، اوج اين روند و اتفاق بود؛ روندي که از حضور رضا کيانيان- تقريباً يک هفته قبل تر- آغاز شده بود و بهرام رادان در ادامه اين موج تقريباً هرچه را که لازم بود اجرا کرد. رادان صريح و خونسرد حرف زد، هرجا که خواست اختيار گفت وگو را به دست گرفت، به سوالاتي که نخواست پاسخ نداد و خب ايرادي که منتقدان رشيدپور در اين چند وقت به شکل اجراي او مي گرفتند در همين نکات مستتر بود. رشيدپور گفت وگوکننده خوبي نيست. شايد در گفت وگويي که هر دو طرف قرار است حرف بزنند و رشيدپور هم از قرار در آن حوزه اطلاعات داشته باشد، بتواند طرف موفق رويارويي باشد اما وقتي مساله به فن گفت وگو مي رسد، او کاملاً در موضع ضعف قرار مي گيرد، چه در شرايطي که طرف گفت وگو مسير صحبت را مي بندد و چه در شرايطي که به طرف اول هجوم مي برد. در هر دو اين حالات يک گفت وگوکننده خوب بايد فن گفت وگو بداند تا بتواند از مهلکه فرار کند و دوباره اختيار عمل را به دست بگيرد، که رشيدپور چنين نمي کند. در تمام گفت وگو با بهرام رادان، ستاره برنامه دو حربه مشخص داشت؛ يکي اينکه سوالات رشيدپور را با سوال جواب داد و خودش را موظف به پاسخگويي ندانست و دوم اينکه نگذاشت رشيدپور از صحبت هاي او نتيجه استخراج کند. نکته اي که بعد از تماشاي سه چهار گفت وگوي اول شب شيشه اي مي شد فهميد تنها برگ برنده رشيدپور در گفت وگوهايش براي ضربه زدن است. رادان خيلي راحت اين دو امتياز را با جملات ضربتي اش از مجري شب شيشه اي گرفت و برنامه اي را که اين اواخر بيشتر به يک جدال مي مانست به خودش اختصاص داد. اينکه اين يادداشت را با تمرکز بر روي برنامه رادان مي نويسم يک دليل فرامتني هم دارد. چهره اي چون رضا کيانيان به سخنوري شهره است و خيلي ها انتظار چنان برخوردي را از بازيگر کهنه کار داشتند اما بهرام رادان نزد عامه يک ستاره محبوب سينما است و براي همين بسياري از پيگيران سينما و هواداران اين ستاره انتظار چنين برخوردي را از رادان نداشتند. حالا شايد بشود راحت تر درباره عکس العمل رادان بعد از گرفتن دومين سيمرغ بلورينش هم حرف زد، چنانکه درباره نوشته هاي گاه و بي گاهش در مطبوعات؛ چنان که...



همچنین روزنامه اعتماد نیز در مطلبی در مورد برخی تردیدها درباره بهرام رادان اشاره نموده که در ذیل می خوانید
کريم نيکونظر؛ بهرام رادان بازيگر کم حاشيه يي است. اگرچه هر حرکت و عمل او خيلي زود و با آب و تاب فراوان بازتاب مي يابد و سرآغاز حرف و حديث هايي مي شود. با اين همه کمتر کسي مي تواند موضوعي جنجالي و پر حاشيه از او را جايي بخواند يا بشنود. آخرين باري که رادان در صدر اخبار سينمايي (و البته حاشيه يي) قرار گرفت، در زمان جشنواره فيلم فجر بود. با همه اين اوصاف، برنامه شنبه شب «شب شيشه يي» او را در سيبل اخبار حاشيه يي قرار داد. رادان در اين برنامه درباره تبليغات، ستاره سازي در سينما، بازي در فيلم هاي مردم پسند و... به شيوه و شکل منحصر به فرد خودش حرف زد. اما اينها کافي بود تا رسانه هاي وابسته به جناح خاصي، جملات و حرکات او را کالبدشکافي کنند و معني و مفهوم ديگري از آنها بيرون بکشند. مثل هميشه يک اتفاق ساده با حاشيه هايي همراه شد تا گفت وگويي معمولي به ماجرايي «اجتماعي- سياسي» تبديل شود. سايت هاي خبري وابسته به جناح راست با استدلال هايي غريب بهرام رادان را به خاطر حرف هايش مورد انتقاد شديد قرار دادند و با استفاده از آن به تلويزيون حمله کردند.حضور بهرام رادان به نظر بسياري برگ برنده يي براي شب شيشه يي بود. حرف هاي او براي مخاطبان عام تلويزيون جذاب بود و بحث دونفره رادان- رشيدپور تماشاگر را مشغول مي کرد.اما خب، قرار نيست همه چيز به اين راحتي باشد. بار ديگر همه اتفاق هاي سياسي - اجتماعي با مساله فرهنگي و معمولي مخلوط و بحث سطحي به بحراني بدل شد. بحراني که تنها با گذر زمان حل مي شود. شايد اکران «سنتوري» و هنرنمايي رادان و حرف هاي سينمايي اش نقطه پايان اين بحران شود

No comments: