Saturday, August 25, 2007
مراکز فروش بلیط نخستین دوره ی مسابقات خيريه بین المللی جت اسکی با حضورهنرمندان سينما و موسيقي
Thursday, August 23, 2007
~~~PHOTOS,WALLPAPERS,BACKGROUNDS~~~
man az emrouz bebad tasmim gereftam ke sefaresh begiram va aks ha wallpaper ha va background ha va.... bahram aziz ro dorost konam. vaghti dorost kardam roye safhe baraye hame mizaram. baraye darkhast be in email rojoo konid:
santoori_fans@yahoo.com
albate toye blog jadidam request az hame chiz ha migiram va faghta be bahram aziz khatm nemishe!
doostdaretoon
coolirey
Wednesday, August 22, 2007
مبارزه با قاچاق فیلمهای ایرانی روی اکران
کیمیایی-درویش-جمشیدمشایخی-عزت ا...انتظامی-داوود رشیدی-رضامیرکریمی-محمدعلی نجفی-ابوالحسن داوودی-یدا...صمدی-منیژه حکمت-مرتضی شایسته-حسین فرحبخش-داریوش فرهنگ-فرامرز قریبیان-کامبوزیا پرتوی-مریم بوبانی-تهمینه میلانی-علیرضا داوودنژاد-رضا کیانیان-پرویز پرستویی-کیومرث پوراحمد-امین تارخ-جهانگیرکوثری-رخشان بنی اعتماد-رزاق کریمی-حمیدفرخ نژاد-هادی مرزبان-فرشته صدرعرفایی-محمدرضا شریف الدین-ایرج تقی پور-محمدرضاگلزار-بهرام رادان-مریلا زارعی-معاون سینمایی وزیر ارشاد و مدیرعامل فارابی-علی معلم و... که نتها تعداد کمی ازاین نامها است
:دراین رابطه صحبتهای زیادی شد که من خلاصه ای از این گفتگوها رو براتون می نویسم
:حقی که ازما ضایع شده
رضا کیانیان با حرارت شروع به سخن کرد.ازهمه آن چیزهایی گفت که فکر می کرد همه میدانند.اینکه سی دی قاچاق سینما را به تعطیلی خواهد کشاند.او تنها خواست دو نکته را یادآوری کند.اول به مردم بگوید درست است که در خانه با خیال راحت فیلمها را می بینند اما زمان که بگذرد باعث میشود سینما تعطیل شود ونه ما میتوانیم برای شما فیلم بازی کنیم و نه شما میتوانید مارا ببینید. سخن دیگراو با مسئولان بود.چه شورای شهر و چه ارشاد ومسکن! اینکه یکی از حقوق شهروندی داشتن سینما است که هروقت اراده کند یک ربعه به سینما برود.اما این حق ازماسلب شده است.اینکه تعداد سینماهای مابه خصوص سینماهای به روزما ۶-۵ تااست شرم آور وگریه داراست. اینکه در خارج درهر مرکزخرید و برجی سالن هایی برای سینما هست و در شهرک های اطراف تهران هیچ مکان فرهنگی ای درنظر گرفته نشده است.
پرویز پرستویی درمقابل این پرسش که بعدازاین نخستین گردهمایی آیا گردهمایی های دیگری هم هست می گوید:(( خودمان را آماده کرده ایم که اگر مسائل حا نشود بازهم گردهمایی برگزار کنیم.)) البته آنان که عضوکمیته ی پیگیری حقوق سینما هستند ازابتدا می دانستند که روز ۲۱شهریور همزمان با زور ملی سینما تجمع دیگری برگزار خواهد شد.
به نظر من باید مردم عادی هم در این گفتگو شرکت می کردند
تا انسجام بیشتری باشد برای اعتراض
ولی حیف که ورود افراد عادی ممنوع بود
! نامه ی بهرام رادان برای توجیه کار خود به جشنواره
قضیه ی این عکس چیه؟
راستش عکس تبلیغ اول رو توانستم پیدا کنم که از دوست عزیزم سروی جون به خاطر عکس تشکر میکنم
ببخشید اگر کیفیتش کمی بده
!
يك هفته تا پايان فيلمبرداري كنعان
Monday, August 20, 2007
تقدير از چند بازيگر سينما در جشن بازيگران سينماي ايران / بهرام رادان پيشنهاد كرد: جوايزمان را اهدا كنيم
Sunday, August 19, 2007
حضور بهرام رادان ٬ رامبد جوان ٬ نیما شاهرخ شاهی و حامد بهداد به همراه اجرای زنده ی حمید عسگری و گروه آریان در اولین دوره مساب
علیرضا باذل (مدیر برنامه هاي بهرام رادان): هنوز پيشنهادي به ما نشده است / جواب ما به پيشنهاد احتمالي حضور رادان در تيم واليبال هنرمندان صد در صد منفي
Thursday, August 16, 2007
زندگینامه ی بهرام رادان
بهرام رادان متولد 8اردیبهشت 1358 است که در تهران چشم به جهان گشود. وی از کودکی بسیار زیبا و دوست داشتنی بود و البته یه کمی هم شیطون! وی در مدارس فرهنگیان و هجرت و برهان و... به تحصیل خود ادمه داد. بهرام خیلی درس خواندن را دوست داشت ولی واقعا از درس مثلثات و هندسه رنج می برد و به معنای واقعی متنفر بود ولی عاشق درسهایی چون تاریخ و فلسفه و... بود.وی حدود 8 بار دبیرستان خود را عوض کرد و بالاخره در رشته ی انسانی دیپلم خود را گرفت. او به همه ی رشته های تحصیلی علاقه داشت. بهرام در سال 77 آماده برای کنکور شد و وقتی جوابها اعلام شد دید که در رشته ی مورد علاقه ی خود قبول نشده تصمیم گرفت که به خدمت سربازی درآید. بعد از 5 ماه بهرام نام خود را در لیست قبول شدگان رشته ی مدیریت بازرگانی دید و به همین علت سربازی را نیمه تمام رها کرد. بالاخره وی علی رغم کارهای زیاد خود موفق به اخذ لیسانس مدیریت بازرگانی شد. وی در سال 78 به دلیل علاقه ی خود به فیلم و بازیگری به کلاسهای بازیگری رفت وآموزش بازیگری را در هیوا فیلم زیر نظر ثریا قاسمی و میکائیل شهرستانی و فهیمه راستکار پشت سر گذاشت و سپس وارد عرصه ی بازیگری شد.
فیلمهایی که بهرام در آنها نقش آفرینی کرده به ترتیب زیر می باشند:
شور عشق ( نادر مقدس) 1379
. آبی ( حمید لبخنده) 1379
آواز قو ( سعید اسدی) 1381.
عطش (حسین فرح بخش) 1381.
(.طلوع تاریک( (ویدئویی 1382
(.روایت 3گانه(رخشان بنی اعتماد1382
ازدواج صورتی(منوچهر مصیری) 1383
ته دنیا (بهروز افخمی)متوقف 1383.
تقاطع (ابوالحسن داوودی) 1384.
علی سنتوری (داریوش مهرجویی) 1385
با بازی عالی بهرام در آواز قو و دریافت 3 جایزه ی وی از بازی در این فیلم باعث شد که سرنوشت بازیگری وی رنگ تازه ای به خود بگیرد! چون دیگر همه ی کارگردانان معروف با دیدن بازی بهرام متوجه شده بودند که او استعداد زیادی برای درآوردن کاراکترها دارد. برای همین بود که کارگردانان معروفی از جمله: مسعود کیمیایی, بهروز افخمی, رخشان بنی اعتماد, پوران درخشنده, داریوش مهرجویی تصمیم گرفتند که بهرام را به عنوان بازیگر فیلمهای خود برگزینند.
جایزه های وی:
1.
بهترین بازیگر جشن مجله ی دنیای تصویر برای آواز قو
3.
4.
کاندیدای بهترین بازیگر هشتمین جشن خانه ی سینما
6.
و.....
وی برای بازی در آخرین ساخته ی آقای رنجبر به نام سایه که در اوایل شهریورماه کلید می خورد قرارداد بسته است.
بهرام رادان دارای 1خواهر به نام (الهام) و 1برادر به نام (شهرام) است که هر دو در آمریکا زندگی می کنند و از بهرام بزرگتر هستند. خواهرش 40 سال و برادرش 33 سال سن دارند . خواهرش وقتی ازدواج کرد به آمریکا رفت ولی برادرش در جوانی به آمریکا رفت و هنوز هم مجرد است. بهرام هم در 15 سالگی به مدت یک سال به آمریکا رفت ولی نتوانست آنجا بماند و تصمیم به بازگشت گرفت. چون به ایران علاقه ی بیشتری داشت.
خواهرش دارای 2فرزند پسر به نامهای امین و ایمان است و در لس آنجلس زندگی می کنند.
پدر و مادر بهرام رادان افراد تحصیل کرده و بسیار با شخصیت هستند. نام پدر بهرام رادان, رضا رادان است که وکیل پایه اول
دادگستری هستند. اینم یک عکس از بهرام و ایمان
خانه ی بهرام همانطور که می دانید واقع در زعفرانیه است و به صورت مستقل زندگی می کند. خانه ی وی 2 طبقه و به صورت ویلایی خیلی شیک است.
ماشین وی تا قبل از عید امسال 206 بود! او 206 را فروخت و همانطور که من شنیدم, میگویند که حدود یک ماه پیش
گرفته . Audi
بهرام عاشق سفر است و دوست دارد که همیشه از همه جای دنیا دیدن کند. وی پارسال به مدت حدودا یک ماه از 1مرداد به اسپانیا رفت و در تاریخ دوشنبه 27مرداد ساعت 9شب به ایران آمد و در تاریخ 6شهریور برای جشنواره ی تورنتوبا عوامل فیلم گیلانه به کانادا رفتند و در آنجا مقداری از فیلم خون بازی سکانس بازی بهرام را در آنجا فیلمبرداری کردند و سپس در تاریخ 25شهریور به ایران آمدند ولی چون به جشنواره ی آنتالیا هم دعوت شده بودند, همه ی عوامل دوباره در تاریخ 28 شهریور گرد هم آمدند و راهی ترکیه شدند.
بهرام در تاریخ 23 خرداد سال 85 به مدت یک هفته به دبی رفت. وی در تاریخ 1 تیر 85 قصد سفر به آمریکا را کرد و تصمیم گرفت که تا اواسط شهریور در آمریکا بماند و به استراحت و رسیدگی به نظرات بپردازد.
بهرام تنها کسی در بازیگران ایرانی است که مدیربرنامه دارد. مدیر برنامه ی بهرام , علیرضا باذل است که این دو در دانشگاه باهم آشنا شدند. باذل بسیار در کار مدیریت وارد است و همیشه به بهرام کمک می کند. بهرام اصلا اهل دوست بازی نیست و سعی می کند که همیشه سرش در کار خودش باشد! حتی دوستان سینمایی خیلی خیلی محدودی دارد. خودش می گفت که در روزهای تعطیل اکثر اوقات در خانه می مونم و فیلم می بینم و سعی می کنم اگر هم میرم بیرون جاهای شلوغ نروم!
بهرام علاوه بر کار سینمایی خود, حدود 1سالی است که در کار تبلیغات گوشی ال جی فعالیت می کند وبرای قرارداد اولیه ی خود مبلغ 300هزار دلار که برابر با 280 میلیون تومان است گرفته است .
اگر می بینید که دیگر خبری از تبلیغ گوشی ال جی با عکس بهرام نیست به دلیل این هست که قرارداد آنها با بهرام تمام شده و منتظرند که بهرام از آمریکا برگرده تا دوباره یک قرارداد مفصل تر از دفعه ی قبل با وی ببندند
قبل از اینکه بهرام به تبلیغات گوشی ال جی بپردازد, پیشنهادات زیادی برای تبلیغات داشت ولی هیچ کدام را قبول نکرد! تا اینکه شرکت ال جی به وی پیشنهاد داد و بهرام هم با تحقیقات 6 ماهه ای که انجام داد, سرانجام این پیشنهاد را پذیرفت. اینم یک عکس از بهرام در کره
خصوصیات اخلاقی رادان:
بهرام رادان در موقع بیرون آمدن از خانه بسیار آدم جدّی و سنگین است و اصلا به اصطلاح آدمی نیست که بی جهت شوخی کنه و بزنه زیر خنده! همیشه به هنگام بیرون آمدن از منزل چه در زمستان چه در تابستان چه در فصول دیگر با عینک آفتابی بیرون میایند که زیاد توی چشم نباشد که مردم فکر کنند که داره کلاس میگذاره یا میخواد بگه که مثلا من بهرام رادان هستم و همه به همین دلیل بیان طرفش و ازش امضا بگیرند! نه!در ضمن اصلا خودخواه نیست که بخواد بگه که من با افراد دیگر فرق دارم!چون یکبار توی کوچه با ماشینش با ماشین دیگه طوری روبروی هم قرار میگیرن که راه بسته میشه و یکی باید اوّل بره تا راه باز بشه که آن طرف مقابل رادان رو میشناسه و میگه که اوّل شما بفرمایید ولی رادان میگه خیر شما بزرگتر هستید و مقدم هستید و شما بفرمایید.یعنی میخوام بگم که چون بازیگر هست نمیگه که من با بقیه فرق دارم پس باید من اول باشم! در ضمن همه میگن انقدر آدم سنگین و رنگین و آقاست که حتی ما هیچوقت خنده ی وی را نمی بینیم! تازه همیشه خودشون میگن که( من هیچوقت دوست ندارم به کسی امضا بدم.چون مگه من با مردم عادی چه فرقی میکنم که بخوام امضا بدم و کلاس بگذارم!)
وضعیت ظاهری:
رنگ مو: قهوه ای روشن رنگ چشمها: آبی
رنگ پوست: سفید وضعیت بدنی: خوش اندام
وضعیت ظاهری: بسیار زیبا قد: 182 سانتیمتر
7. نوع پوشش: ساده و در عین حال بسیار شیک ( به مارک اهمیت فراوان میدهد ), در مواقع شرکت در جشنواره ها و مکانهای رسمی از کت و شلوار استفاده می کند و در مواقع عادی, از لباسهای ساده و معمولی و خیلی شیک.
Wednesday, August 15, 2007
بازتاب حضور بهرام رادان در شب شیشه ای از دیدگاه رسانه ها
حضور بهرام رادان در برنامه شب شیشه ای بازتاب زیادی در رسانه ها به همراه داشت. روزنامه شرق در مطلبی تحت عنوان تب شنبه شب به نکاتی اشاره کرد که در ذیل می خوانید
خسرو نقيبي؛ «شب شيشه اي» جاي خودش را به عنوان يک برنامه «گفت وگوي صريح» باز کرده است؛ برنامه اي که در اين مدت با اتکا به ستاره هايي که دعوت مي کند مخاطبان فراواني هم پيدا کرده و کمتر کسي است که کنجکاو و مهمان شبانه برنامه رضا رشيدپور نباشد. با اين حال به اعتقاد عده اي، مجري برنامه همچنان چهره محبوبي نيست. خيلي از مخاطبان تلويزيون زماني که رشيدپور به ستاره محبوب شان هجوم مي برد يا او را در شرايطي قرار مي دهد که ستاره راضي به پاسخ گفتن نيست و به دليل ذات برنامه- پخش زنده- پاسخ مي گويد، او را شماتت مي کنند يا در شکل معمولي تر جانب ستاره مهمان را مي گيرند. برنامه شنبه شب «شب شيشه اي» که «بهرام رادان» را به عنوان مهمان در خود داشت، اوج اين روند و اتفاق بود؛ روندي که از حضور رضا کيانيان- تقريباً يک هفته قبل تر- آغاز شده بود و بهرام رادان در ادامه اين موج تقريباً هرچه را که لازم بود اجرا کرد. رادان صريح و خونسرد حرف زد، هرجا که خواست اختيار گفت وگو را به دست گرفت، به سوالاتي که نخواست پاسخ نداد و خب ايرادي که منتقدان رشيدپور در اين چند وقت به شکل اجراي او مي گرفتند در همين نکات مستتر بود. رشيدپور گفت وگوکننده خوبي نيست. شايد در گفت وگويي که هر دو طرف قرار است حرف بزنند و رشيدپور هم از قرار در آن حوزه اطلاعات داشته باشد، بتواند طرف موفق رويارويي باشد اما وقتي مساله به فن گفت وگو مي رسد، او کاملاً در موضع ضعف قرار مي گيرد، چه در شرايطي که طرف گفت وگو مسير صحبت را مي بندد و چه در شرايطي که به طرف اول هجوم مي برد. در هر دو اين حالات يک گفت وگوکننده خوب بايد فن گفت وگو بداند تا بتواند از مهلکه فرار کند و دوباره اختيار عمل را به دست بگيرد، که رشيدپور چنين نمي کند. در تمام گفت وگو با بهرام رادان، ستاره برنامه دو حربه مشخص داشت؛ يکي اينکه سوالات رشيدپور را با سوال جواب داد و خودش را موظف به پاسخگويي ندانست و دوم اينکه نگذاشت رشيدپور از صحبت هاي او نتيجه استخراج کند. نکته اي که بعد از تماشاي سه چهار گفت وگوي اول شب شيشه اي مي شد فهميد تنها برگ برنده رشيدپور در گفت وگوهايش براي ضربه زدن است. رادان خيلي راحت اين دو امتياز را با جملات ضربتي اش از مجري شب شيشه اي گرفت و برنامه اي را که اين اواخر بيشتر به يک جدال مي مانست به خودش اختصاص داد. اينکه اين يادداشت را با تمرکز بر روي برنامه رادان مي نويسم يک دليل فرامتني هم دارد. چهره اي چون رضا کيانيان به سخنوري شهره است و خيلي ها انتظار چنان برخوردي را از بازيگر کهنه کار داشتند اما بهرام رادان نزد عامه يک ستاره محبوب سينما است و براي همين بسياري از پيگيران سينما و هواداران اين ستاره انتظار چنين برخوردي را از رادان نداشتند. حالا شايد بشود راحت تر درباره عکس العمل رادان بعد از گرفتن دومين سيمرغ بلورينش هم حرف زد، چنانکه درباره نوشته هاي گاه و بي گاهش در مطبوعات؛ چنان که...
کريم نيکونظر؛ بهرام رادان بازيگر کم حاشيه يي است. اگرچه هر حرکت و عمل او خيلي زود و با آب و تاب فراوان بازتاب مي يابد و سرآغاز حرف و حديث هايي مي شود. با اين همه کمتر کسي مي تواند موضوعي جنجالي و پر حاشيه از او را جايي بخواند يا بشنود. آخرين باري که رادان در صدر اخبار سينمايي (و البته حاشيه يي) قرار گرفت، در زمان جشنواره فيلم فجر بود. با همه اين اوصاف، برنامه شنبه شب «شب شيشه يي» او را در سيبل اخبار حاشيه يي قرار داد. رادان در اين برنامه درباره تبليغات، ستاره سازي در سينما، بازي در فيلم هاي مردم پسند و... به شيوه و شکل منحصر به فرد خودش حرف زد. اما اينها کافي بود تا رسانه هاي وابسته به جناح خاصي، جملات و حرکات او را کالبدشکافي کنند و معني و مفهوم ديگري از آنها بيرون بکشند. مثل هميشه يک اتفاق ساده با حاشيه هايي همراه شد تا گفت وگويي معمولي به ماجرايي «اجتماعي- سياسي» تبديل شود. سايت هاي خبري وابسته به جناح راست با استدلال هايي غريب بهرام رادان را به خاطر حرف هايش مورد انتقاد شديد قرار دادند و با استفاده از آن به تلويزيون حمله کردند.حضور بهرام رادان به نظر بسياري برگ برنده يي براي شب شيشه يي بود. حرف هاي او براي مخاطبان عام تلويزيون جذاب بود و بحث دونفره رادان- رشيدپور تماشاگر را مشغول مي کرد.اما خب، قرار نيست همه چيز به اين راحتي باشد. بار ديگر همه اتفاق هاي سياسي - اجتماعي با مساله فرهنگي و معمولي مخلوط و بحث سطحي به بحراني بدل شد. بحراني که تنها با گذر زمان حل مي شود. شايد اکران «سنتوري» و هنرنمايي رادان و حرف هاي سينمايي اش نقطه پايان اين بحران شود
کارناوال مرگ آماده نمایش در جشنواره بیست و ششم
اکران چهار انگشتی در عید فطر
قطعی شدن قرارداد تبلیغاتی با شرکت آریو تلکام
Thursday, August 9, 2007
Ezdevaj Bahram Radan!
Hanooz az in ghaziyeh motmaen nistim ama mesle inke bezoodi bahram radan mikhad ba Neda Khanoom ezdevaj kone! %80 motmaen hastim va %20 fekr mikonim khali bandiye! Hala ta 2 3 hafteye dige maloom mishe! age ezdevaj kardan aksashoon ro baratoon migorzarim.
Etelaat darbareye Neda:
Neda dar Dubai Mashgool kar modeling ast albate ma dobare faghat %80 motmaen hastim.
To Ra khoda bebakhshid etelaatemoon ye kam naghs dare amma say mikonam harchi saritar mataleb bishtar bar aks baratoon ersal konam!
Wednesday, August 8, 2007
بهرام رادان و گلشیفته فرهانی در آمریکا
در حالي كه محمدحسين صفارهرندي اعلام كرده است، فيلم سنتوري قابل نمايش نيست، تور نمايش فيلم سنتوري در دانشگاههاي بزرگ آمريكا با حضور بهرام رادان و گلشيفته فراهاني از ديروز آغاز شده استفيلم سنتوري كه عليرغم داشتن مجوز نمايش، به دستور مقامات وزارت ارشاد توقيف شده است، قرار بود پس از آغاز نمايش از سوم مرداد در سينماهاي تهران، در آمريكا نيز به نمايش درآيد، اما به خاطر برنامهريزيهاي قبلي، عليرغم توقيف در ايران، نمايش آن در آمريكا آغاز شده است.به گزارش خبرنگار اعتماد ملي، انجمنهاي فرهنگي دانشجويان ايراني در دانشگاههاي بزرگ آمريكا كه ميزبان اين فيلم هستند، بليتهاي اين فيلم را در دانشگاهها عرضه كردهاند.پيش از اين فيلمهاي ديگر ايراني مانند <آتشبس> نيز در دانشگاههاي آمريكا به نمايش درآمده و مورد استقبال قرار گرفتهاند.نمايش فيلم سنتوري از لسآنجلس شروع شده است و در دانشگاههاي ديگري همچون بركلي و استانفورد نيز به نمايش درميآيد. پس از نمايش فيلم، بهرام رادان و گلشيفته فراهاني در نشست پرسش و پاسخ با مخاطبان حضور مييابند. گفته ميشود كه قرار بوده عوامل ديگري از فيلم نيز در اين برنامه حضور داشته باشند، اما امكان سفر آنان فراهم نشده است. اگرچه دانشجويان ايراني بيشترين مخاطبان اين برنامهها را تشكيل ميدهند، اما نمايش فيلمهاي ايراني در دانشگاههاي آمريكا، گاهي با استقبال مخاطبان خارجي نيز روبهرو ميشود.اقدامات امنيتي براي پيشگيري از تكثير قاچاقي فيلم نيز در اين برنامه در نظر گرفته شده است. اين برنامهها بيش از اينكه هدف اقتصادي داشته باشد، هدف فرهنگي داشته و تلاشي است براي آشنايي دانشجويان ايراني با تحولات فرهنگي كشورمان و آشنايي مردم كشورهاي ديگر با فرهنگ ايران.گفتني است، فيلم سنتوري هماكنون در جشنواره بينالمللي پراگ حضور دارد. وزير ارشاد اسلامي، پايان هفته گذشته در گفتوگو با روزنامه جامجم درباره علت توقيف فيلم سنتوري گفت: <فيلم سنتوري در حال حاضر قابليت نمايش ندارد و تغييراتي هم كه در آن اعمال شده مناسب نبوده است.>وزير ارشاد در پاسخ به اينكه چرا فيلمي كه پروانه ساخت گرفته، در جشنواره شركت كرده، پروانه نمايش دريافت كرده و در نوبت اكران قرار گرفته، توقيف شده است گفت: فيلمنامه سنتوري سال 81 با نامي ديگر به معاونت سينمايي ارائه شد اما به دليل مشكلاتي كه داشت نتوانست مجوز ساخت دريافت كند. اما حالا كه فيلم ساخته شده، قابليت نمايش عمومي ندارد. زيرا برخي معتقدند فيلم با فيلمنامهاي كه مجوز گرفته متفاوت است. البته نمايش فيلمهايي كه قابليت اكران عمومي ندارند در جشنواره فيلم فجر، يادگار سالهاي قبل است كه من با آن مخالف هستم. اما وزير توضيح نداده است كه وقتي هياتي قانوني با نمايش فيلمي موافقت كرده، چه كسي و چرا با نمايش آن مخالفت كرده است؟ وي همچنين گفته است: نمايش سنتوري در جشنواره دليلي براي نمايش عمومي آن نيست و معتقدم فيلمي كه قابليت اكران عمومي ندارد، نبايد در جشنواره هم نمايش داده شود.
Friday, August 3, 2007
His Biography
Abi (aka Blue - Hamid Labkhandeh - 2000)
Saghi (aka The Pusher - Mohammad Reza Aalami - 2000)
Avaz-e Ghoo (aka Swan's Song - Saeed Asadi - 2001)
Toloo-e Tarik (aka The Dark Daybreak - Ebrahim Shebani - 2001 - short)
Roz-e Zard (aka The Yellow Rose - Dariush Farhang - 2002)
Atash (aka Thirst - Hossein Farahbakhsh - 2002)
Gav Khuni (aka The River’s End - Behrouz Afkhami - 2003)
Sham'i dar baad (aka A Candle In the Wind - Pouran Derakhshandeh - 2003)
Nane Gilaneh (aka The Legend of the War City - (Rakhshan Banietemad - 2003)
Sarbazan-e Jome (aka Friday Soldiers - Masoud Kimiai - 2004)
Rastgari Dar 8:20 (aka Salvation at 8:20 - Sirous Alvand - 2004)
Ezdevaj-e Soorati (aka Deceptive Marriage - 2005)
Gilane by Rakhshan Banietemad (2005)
Hokm (aka Verdict - Masoud Kimiai - 2005)
Taghato (aka The Intersection - Abolhassan Davoudi - 2006)
Khoon Bazi (aka Mainline - Mohsen Abdolvahab & Rakhshan Banietemad - 2006)
Ali Santouri (Dariush Mehrjui - 2006)
Chahar Angoshti (aka 4-Fingered - Saeed Soheili - 2006)